روزشنبه 14شهريور94
سلام به همه دوستان و خوانندگان وبلاگ پسر دوست داشتني من هرچی فکر می کنم نمی دونم می خوام عنوان این مطلبو چی بذارم . چون شاید نمی خوام راجع به موضوع خاصی صحبت کنم میخوام از همه چیز بگم . از همه این روزایی که با خاطرات تلخ و شیرینش داره می گذره . امسال (1394) اتفاقات زيادي تا حالا افتاده. عيد با باباجونت و مامام مريم و خاله نازنين و شقا اينا به قشم رفتيم. و خيلي خوش گذشت و بعد از گذشت 4 روز از سفرمون عموي بابات هم به ما پيوستند و سفرمون 9 روزه شد. فوت مادر بزرگم بود که توي ماه رمضان در تاريخ 4/4/94 شب جمعه بود که همون رو شک زده کرد و همه ما مامان بزرگم رو از دست داديم . خدا بيامرزدت مامان بزرگ عزيزم توي مهد بد جوري ب...
نویسنده :
مامان الهه
8:51